جمعی از کلاونگاهی ها در بین الحرمین

[MohammadF]

جمعی از اهالی کربلایی کلاونگا در شب شهادت امام رضا (ع) و آخرین شب ماه صفر که در کنار هم در مکان مقدس بین الحرمین به عزاداری پرداختند

[BARAN]

زیارت قبول ، ان شاالله خداوند به همه توفیق زیارت عطا کنه .

[ezat]

آقای فرزادی ممنون از عکس زیباتون زیارتتون قبول

[MohammadF]

زیارت قبول ، ان شاالله خداوند به همه توفیق زیارت عطا کنه .

انشاالله قسمت شما هم بشه

[MohammadF]

آقای فرزادی ممنون از عکس زیباتون زیارتتون قبول

ممنون از سایت خوبتون ، انشاالله قسمت شما هم بشه

[ali]

زیارتتون قبول انشاالله.منم قرار بود برم نشد قسمت نبود

[Fatima]

زیارت قبول ... انشالله قسمت نرفته ها

[MohammadF]

زیارتتون قبول انشاالله.منم قرار بود برم نشد قسمت نبود

وقت زیاده ایشالا زودتر قسمت شما هم می شه ، بعضی وقت ها حسرت زیارت از خود زیارت هم بیشتر ارزش داره .

[MohammadF]

زیارت قبول ... انشالله قسمت نرفته ها

انشالله قسمت همه ی دل سوخته ها

[iman_tourani]

mohamad rahmani hame ja khakieee

[ali]

بعضی موقعا لجنم میشه

mohamad rahmani hame ja khakieee

[1365]

زیارت قبول

[MohammadF]

زیارت قبول

ایشالا قسمت شما

[kalaavangaa]

بسمه تعالی

اسامي 41 نفر از زائران ابا عبدالله‌الحسين(ع)

جلال و مصطفي ،با جان محمّد شدند زائر به تو، اي جان احمد

رضا و صديف و ، با دو محمّد به پا بوس آمده ، ابراهيم و احمد

علی اكبر و اوسط و اصغر رسيدند خدمتت، همراه دو جعفر

ز روح‌الله و فيض‌الله و عمّار كه بوسيدند ضريحت را به تكرار

حميد و محسن و بهرام و ياسر فرستند لعن حق، بر شمر كافر

اباصلت و ز اسدالله و رمضان علي و نعمت و عبدالله با دل و جان

سه جواد و ابوالفضل وهم علي دو قاسم خسرو ، با همراه مهدي

ز هاجر انسيه، فاطمه صغرا به ياد زينب و كلثوم، فرزندان زهرا

حسين احسان كندبر جان زوّار مرخّص مي‌كند او ، از سرّ دادار

نشد سابع رسد بر پاي بوسي نشسته انتظارت، تا به پرسي

خادم‌الحسين :عبّاس توكّلي(سابع) تهران

[ezat]

بسمه تعالی

اسامي 41 نفر از زائران ابا عبدالله‌الحسين(ع)

جلال و مصطفي ،با جان محمّد شدند زائر به تو، اي جان احمد

رضا و صديف و ، با دو محمّد به پا بوس آمده ، ابراهيم و احمد

علی اكبر و اوسط و اصغر رسيدند خدمتت، همراه دو جعفر

ز روح‌الله و فيض‌الله و عمّار كه بوسيدند ضريحت را به تكرار

حميد و محسن و بهرام و ياسر فرستند لعن حق، بر شمر كافر

اباصلت و ز اسدالله و رمضان علي و نعمت و عبدالله با دل و جان

سه جواد و ابوالفضل وهم علي دو قاسم خسرو ، با همراه مهدي

ز هاجر انسيه، فاطمه صغرا به ياد زينب و كلثوم، فرزندان زهرا

حسين احسان كندبر جان زوّار مرخّص مي‌كند او ، از سرّ دادار

نشد سابع رسد بر پاي بوسي نشسته انتظارت، تا به پرسي

خادم‌الحسين :عبّاس توكّلي(سابع) تهران

آقای توکلی ممنون از شعر زیباتون و چه خوب زائرین رو معرفی کردید
باز هم ممنون

[kalaavangaa]

[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]بسمه تعالی[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]دانی كه هيزم و در، پشت در چه كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]دانی كه هيزم و در، پشت در چه كرد هر آنچه را كه علی داشت، پنبه كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]از هر چه بافت علی، با دو دست خويش سوزانده هيزم و ، بر دود و شعله كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]پهلوی فاطمه بشكست و، بازويش از ضربه عدو است كه او، ياد سينه كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]بشكست سينه را ز درون و، برون چه شد نقشی كبود ز مسمار، به بازو و سينه كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]مسمار در كه به پهلوی زهرا، رفته است فرو محسن شهيد و فاطمه، بر ياد فضّه كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]وز دود پر شده است فضاو، چه تيره شد آن دم بسوخت هيزم و در، شعله حمله كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]سوزانده هر چه هستی ، زهرا و مرتضی چيزی نماند زآن در و، دودش احاطه كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]چون بود جای پای علی، در ميان آن آتش برد و سلام رابه زهرای اطهر ،حواله كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]زهرا ز هوش رفت ، نبودش خبر ز كس دشمن به قصد كينه بر آن خانه، حمله كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]حيدر نكرد مقاومت و،دست بسته شد بر باز و و كمر رسنِ ِ كينه، حيله كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]چون هوش آمده زهرا، چنان گرفت بند كمر ز علی شوهرش، ياد غزوه كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]چهل مرد در مقابل او، ايستاده بود تنها و يك تنه، با دست حمله كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]در آن كشاكش زهرا و، دشمنان بر درب مسجد رسول، علی سر به سجده كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]چون عزم شد كه بگيرند، بيعت از علی زهرای مرضيه ز خود، آغاز خطبه كرد[/FONT][FONT=IranNastaliq,serif][/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]افشا نموده است، جنايات خصم را همچون علی زبان ناطق او، صد افاقه كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]چون فاطمه گشود لبش را به آن سخن گفتا منم كه دخت نبی، به پيمبر اشاره كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]هر كس شود سبب رنج و، آزار فاطمه آزار بر نبیّ و خدا را، تهيّه كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]گفتا علی كه ای فاطمه ، مكن نفرين بر دشمنان دين خدا، او اشاره كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]سلمان بگو تو بر همه ، حاضران و جمع ز اين پس علی همه جا، صبر وعده كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]سابع ببين كه چه شد، مسجد رسول جای جلوس ختم رسولان، كه تكيه كرد[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif]روز چهار شنبه مورّخه14/1/1393 روز شهادت فاطمه زهرا (س)[/FONT][/CENTER ALIGN]
[CENTER ALIGN=CENTER][FONT=IranNastaliq,serif][HIGHLIGHT=#e36c09]خادم‌الحسين:عبّاس توكّلی(سابع) تهران[/HIGHLIGHT][/FONT][/CENTER ALIGN]